معرفی بازی

همانطور که اکنون است، قبل از توسعه دهندگان، انتشار بازی ها در فیلم های محبوب، کارتون ها سودآور بود، زیرا این یک حرکت برد بود. نسخه‌های این گونه بازی‌ها به تعداد زیادی توزیع می‌شد و توسعه‌دهنده همیشه با پول همراه بود، زیرا طرفداران چنین بازی‌ای را صرف نظر از هزینه آن می‌خریدند. استثناء این قاعده، بازی علاءالدین نبود که برای محبوبیت کارتون 90 ساله علاءالدین از کمپانی والت دیزنی ساخته شد. - چه چیزی این محبوبیت این بازی را تضمین کرد؟ پاسخ ساده است - این یک حرکت بازاریابی خوب نیست، یک گیم پلی است. می خواهم توجه داشته باشم که این یکی از معدود بازی هایی است که در آن باید تمام آنچه را که قهرمان این بازی در کارتون از سر گذرانده است بگذرانیم و نه مانند اکثر بازی های مشابه که در آن شخصیت های اصلی (شخصیت ها) اتفاق می افتد. گرفته شده است، اما هیچ شباهتی با طرح کارتون وجود ندارد. و اکنون به دنیای شرق اسرارآمیز شیرجه خواهیم زد. شهر شگفت انگیزی به نام آگرابا وجود دارد. در آن، طرح بازی توسعه خواهد یافت. در این شهر ولگردی به نام علاءالدین زندگی می کند. زندگی او شامل نمردن از گرسنگی یا شمشیر نگهبان بود. اگر قهرمان ما با دختر زیبایی به نام یاسمن ملاقات نمی کرد، همه چیز هر روز تکرار می شد. این ملاقات زندگی او را تغییر داد. پس از آشنایی با یاسمین، قهرمان ما به عنوان مورد اعتراض خانواده او وارد زندان می شود و از آنجا به فرار پیرمرد خوبی به نام جعفر کمک می کند. او به قهرمان ما وعده ثروت افسانه ای می دهد، اگر به او کمک کند. علاءالدین موافق است. آنها بدون هیچ مشکلی از سیاه چال خارج می شوند و به ملاقات سرنوشت خوش می روند. پیرمرد به علاءالدین وظیفه داد تا چراغ را از غار بیاورد. اما او نباید به ثروت های دیگر دست بزند. علاءالدین هرگز در زندگی خود آنقدر گنج ندیده است که تلاش می کند از دست زدن به آنها جلوگیری کند. اما دوست کوچکش ابو نمی ماند. اما قبل از آن علاءالدین دوست دیگری پیدا کرد - یک فرش پرنده که به علاالدین کمک کرد تا چراغ را پیدا کند. در آن زمان بود که ابو نتوانست مقاومت کند و تصمیم گرفت یکی از الماس ها را به جیب بزند. در مورد آنچه پس از آن بسیار پشیمان شد. کل غار شروع به پر شدن از گدازه می کند. و مرگ را نمی توان اجتناب کرد، اگر نگوییم یک فرش-هواپیما، که به یافتن علاءالدین و ابو کمک می کند گوشه ای خلوت که گدازه به آن نمی رسد. پس از آن، علاءالدین از لامپ جینا رها می شود که به دوستان ما کمک می کند تا از غار خارج شوند. پس از آن، علاءالدین اولین آرزوی خود را برای جین می کند - علاءالدین شاهزاده می شود و ابو از یک میمون کوچک به یک فیل بزرگ تبدیل می شود. به قصر نزد معشوق علاءالدین می روند. سپس سلطان آنها را با خوشرویی می پذیرد. اما مشاورش جعفر علاءالدین آن را زیاد دوست ندارد و تصمیم می گیرد با انداختن آن به گاری از شر او خلاص شود. اما جعفر خبیث نمی دانست علاءالدین علاءالدین است و چراغ جادو دارد. و سپس علاءالدین آرزوی دوم خود را صرف رهایی از این تغییر می کند. اما جعفر خبیث به نوعی حدس می زند که علاءالدین همان علاءالدین است و چراغی با جین دارد. چراغ به دستان مکار جعفر می افتد. اینجاست که بزرگترین بدبختی های شهر آگراب شروع می شود. جعفر تبدیل به یک شعبده باز قدرتمند شیطانی می شود و تنها کسی که می تواند جلوی او را بگیرد علاءالدین است. اما انجام این کار برای او چندان آسان نیست، زیرا جعفر او را به انتهای جهان می اندازد. اما علاءالدین خوش شانس بود - معلوم شد که او یک هواپیمای فرش است. بر روی آن، او به آگرابا پرواز می کند. اما اینجا همه چیز متفاوت است. سلطان در دستان یک طوطی شرور و خیانتکار تبدیل به عروسکی می شود که از او انتقام می گیرد که به او ترقه داده است که طوطی نمی تواند آن را تحمل کند. ژان نمی تواند به او کمک کند، زیرا او از قبل استاد دیگری دارد. علاءالدین به داخل قصر پرواز می کند و با کمک حیله گری خود شهر را از دست یک استاد شیطانی - جعفر آزاد می کند. نتیجه این است: جعفر با طوطی‌هایش در چراغی حبس می‌شود، جین به آزادی رسید و علاءالدین شاهزاده مشروعی شد. همه اینها برای زنده ماندن ما در این بازی فوق العاده است. و اکنون، من می خواهم حقیقتی را در مورد بازی علاءالدین باز کنم و آن را با کارتون مقایسه کنم. در کارتون ابتدا علاءالدین را در خیابان های آگرابا ملاقات می کنیم. به همین ترتیب در بازی ابتدا در خیابان های آگرابا در دوری به نام «بازار آگرابا» ظاهر می شود. خب، در واقع، این دور اول بازی است. در آن ما باید همه چیزهایی را بگذرانیم که علاءالدین مجبور شد در کارتون از سر بگذرد: او با نگهبان کاخ و بسیاری دیگر که در کارتون حضور داشتند ملاقات خواهد کرد. همه آنها نیز در بازی حضور خواهند داشت، فقط می توانند با اعمال کمی تغییر یافته تا بازی را برای ما جذاب تر کنند. دور بعدی یک دور با یک بیابان است، ظاهراً برای معتبرتر کردن بازی اختراع شده است، زیرا چیزی شبیه به این در کارتون وجود ندارد. اما در اینجا باید قسمت هایی از سوسک اسکراب طلایی را پیدا کنیم که ورودی غار را باز می کند. اگرچه در کارتون این دو قسمت (اما در بازی بیش از دو قسمت است) برای جعفر ولگرد دیگری پیدا می کند. دور بعدی دوباره خواهد بود - خیابان آگرابا. اما از قبل شباهتی به کارتون وجود دارد زیرا در پایان ، هنگامی که نگهبانان علاءالدین را گرفتند ، دیگر عصر بود و شروع به تاریک شدن کرد. در بازی تقریباً همینطور است. می بینیم که دور دیگر مانند دور قبلی با خیابان های آگرابا سبک نیست و نسبت به دوره های قبلی پیچیده تر شده است. و اگر چه در پایان این دور باید با گارد (سینه) بجنگیم و مطمئناً پیروز خواهیم شد و همه ما به زندان کشیده می شویم. اما متأسفانه باید خودمان زندان را ترک کنیم. ما به هیچ پیرمردی کمک نمی کنیم. البته در این دور تخیل سازندگان بازی ظاهراً توسط هیچکس محدود نشده بود و همه «رویاهای» خود را در اینجا مجسم کردند. همانطور که در بسیاری از بازی ها، به دلایلی سازندگان نسبت به اسکلت ها بی تفاوت نیستند. این اسکلت ها معمولی نیستند - آنها منفجر می شوند و استخوان های آنها چندین متر پراکنده می شوند، که گذر از بازی را بسیار پیچیده می کند، البته اگر وقت ندارید آن را به موقع بکشید. در پایان دور، منتظر در هستیم (به سختی می توان در را صدا کرد، بیشتر شبیه یک سوراخ یا یک حرکت مخفی مانند کارتون است) با نوشته "EXIT" بالای آن. بعد، خودمان را در همان غاری می یابیم که در کارتون وجود دارد. البته، اگر غار در کارتون پر از گنج بود، پس آنقدرها غنی نیست، بلکه خطرناک تر است. اینجا و آنجا توده های کوچکی از سکه های طلا داریم. و آن چیزهایی که الماس در خود نگه داشته اند - شیوا - آنها دشمنان ما هستند و ما باید آنها را نابود کنیم. و اگر چیزهای ضخیمی هستند که شبیه بوداهایی هستند که یک جواهر بزرگ قرمز را در دست گرفته است، باید آنها را بشکنیم تا یا دری مخفی باز کنیم یا چیزی دیگر. حتی در این غار چند دشمن وجود دارد: خفاش و چیزی شبیه ارواح. من بسیار کنجکاو هستم که اگر خفاش ها فقط زمانی که این غار باز می شود می توانستند به داخل این غار پرواز کنند، از کجا می آمدند. یا اگر آنها به روش دیگری پرواز کنند، هنوز مقداری ورودی به غار وجود دارد. حتی در این دور، اصولاً ابتدا با یک هواپیمای فرش ملاقات می کنیم. و در پایان دور بالاخره یک لامپ با جین پیدا می کنیم. در دور بعدی، ما باید تمام آن مسیر کمی را در طول کارتون تا فرش هواپیما طی کنیم. همانطور که عجیب نیست، این راه بسیار طولانی تر از کارتون خواهد بود. با رسیدن به فرش هواپیما، دور بعدی آغاز می شود. این یک پرواز با یک هواپیمای فرش خواهد بود که در آن باید با سرعتی دیوانه وار بشتابیم و از صخره های معلق در هوا طفره برویم. خوشبختانه دست جن به ما کمک خواهد کرد که راه را به ما نشان خواهد داد. اما، متأسفانه، جن نیز چشم همه‌بین نیست و گاهی اوقات نمی‌تواند بداند که سنگ کجا خواهد بود. اما، وقتی بالاخره از گدازه جدا شدیم، خود را در توسعه دهندگان فانتزی بسیار بسیار خوب خواهیم یافت. جایی که در کارتون برده اند قابل توضیح نیست. فقط می توان حدس زد که این همان لحظه ای است که جن در مورد توانایی های علاءالدین گفت. گزینه دیگر این است که ما داخل لامپ جین هستیم. تعجب می کنم که چطور شد علاءالدین؟ بالاخره این در کارتون نبود. اما وقتی این دور را پشت سر بگذاریم، بالاخره تمام رنج علاءالدین جبران می شود و او به رویای خود - در قصر خواهد بود. تفاوت این دور با کارتون قابل توجه نیست، جز اینکه در کارتون ما به عنوان یک شاهزاده به قصر آمدیم و نه مثل بازی ولگرد. در کارتون از ما استقبال کردند و بعد رانندگی کردند. اما پس از عبور از این قصر شگفت انگیز و زیبا، وارد یک اتاق وحشتناک خواهیم شد - دور بعدی به یک رئیس دیگر. بوس یاگو است - طوطی جعفر. او روی چرخی می دود که در کارتون رعد و برق تولید کرد. در اینجا نیز رعد و برق و ارواح تولید می کند. یاگو را می توان با پرتاب سیب به سمت او کشت. پس از چندین بار افتادن در آن، می شکند و زیر چرخ می چرخد ​​و دوباره در جای خود قرار می گیرد. چنین نبردی در کارتون نبود، اما اتاق آنجا بسیار حاضر بود. دور بعدی هم یک قصر است، اما کاخ دیگر تحت حکومت سلطان نیست، بلکه در زمان پادشاهی قدرتمندترین جادوگر روی زمین، جعفر است. قصر در این مرحله دقیقاً مانند کارتون به نظر می رسد. فقط اینجا در کارتون در قصر این شیو از دور با غار نداشتند. در پایان راند، ما منتظر (رئیس) جعفر هستیم که بعداً به مار تبدیل می شود - درست مثل یک کارتون. اما اگر در کارتون علاءالدین با حیله گری جعفر را شکست داد، برای کشتن او باید کمی عرق کنیم. در این بازی به پایان خواهد رسید. علاءالدین با پرنسس یاسمین روی فرش هواپیما به پرواز در می آیند. و تا ابد با خوشبختی زندگی خواهند کرد... گرافیک بازی بسیار شبیه به کارتون است - به خودی خود کارتونی است. به این معنا که تمامی شخصیت ها و محیط اطراف آنها به طور کامل از روی کارتون کپی شده است. این بسیار خوشحال کننده است که ما نه تنها فرصت تماشای یک کارتون را داریم، بلکه فرصت بازی در آن را نیز داریم. موسیقی برگرفته از کارتون با من موافق باشید که اگر موسیقی ناشناخته ای در بازی به صدا در می آمد اینطور نیست. صداها نیز از کارتون گرفته شده است. به صدای تلفظ شده برای علاءالدینم، هنگام ضربه دقت کنید. او شبیه صدایی از یک کارتون است. علاءالدین در ابتدای بازی صاحب شمشیر است - کجا شمشیر دارد؟ او هم یک ولگرد است. علاءالدین با شمشیر دشمنان خود را خواهد کشت. آنها همچنین می توانند با انداختن یک سیب در آنها کشته شوند. چه نوع ولگردی سیب را پرتاب می کند؟ و چه کسی حتی می تواند از یک ضربه سیب بمیرد؟ برای این چه نیرویی باید پرتاب شود؟ اما تمام این کاستی ها باعث بدتر شدن بازی نمی شود، بلکه فقط گیم پلی را بهبود می بخشد. ما علاقه ای به پریدن روی سر آنها نداریم! بازی همچنین دارای دشمنان زیادی است که می توانند از جهات مختلف با علاءالدین تداخل داشته باشند. اما اگر دشمن به طور غیرمنتظره ما را بکشد، دیگر مجبور نیستیم همه چیز را از نو شروع کنیم. ما با آخرین ایست بازرسی (یک گلدان آبی با صورت جین) شروع می کنیم، خوب، اگر شما، البته، قبل از آن. توجه کنید که علاءالدین چقدر از این گلدان مضحک می آید. فراموش نکنید که آنها را بگیرید. همچنین جمع آوری سیب را فراموش نکنید که با آن می توانید دشمن را بکشید. الماس هایی که پس از آن می توانید زندگی یا تداوم را از فروشنده ای بخرید که در ابتدای کارتون داستان علاءالدین را تعریف کرد. چهره های جین، که بعد از دور چیزی فرصتی برای برنده شدن از لیست اولیه می دهد. و فقط از تلاش برای رسیدن به چهره ابوی دریغ نکنید که در پایان دور به ما یک جایزه می دهد که در آن امکان کسب درآمد نیز وجود دارد. بازی جن تقلب زندگی بی نهایت RGJB-Y6Z8 شکست ناپذیر ATCB-0A24 ادامه بی نهایت ATFB-0A26 سیب بی نهایت ATBV-0A5L رد شدن از سطح بازی را متوقف کنید و A + B + B + A + A + B + B + A را وارد کنید. نکات تالار اسرار. در صحنه "غار عجایب" در پایین صخره ای که چراغ روی آن گذرگاه مخفی است. اگر به سمت راست عبور کنید، زندگی، انرژی و سایر جوایز را خواهید یافت. عمر اضافی در مرحله دوم («صحرا») به سمت طنابی که لباس‌های شسته شده روی آن آویزان است، بروید و در بالای بیکینی بایستید به طوری که سر علاءالدین دقیقاً زیر آن باشد و چند بار یک قهرمان بکشید. شما یک بوق را می شنوید و به شکل یک عمر پاداش اضافی ظاهر می شود. زندگی عمومی از کویر شروع کنید، به سمت راست بروید و در مقابل نخل دوم توقف کنید. اکنون، به عقب برگردید تا زمانی که به سمت چپ صفحه استراحت کنید - در آنجا پاداش را خواهید دید.

دیدگاه کاربران

برای ثبت نظر لطفا وارد سایت شوید

علاءالدین

علاءالدین

Aladdin Genesis

  • سگا کنسول
  • دسته‌بندی
  • 46بازی انجام شده

بازی های مرتبط

/
/
/
/